سرزنش ممنوع
اشاره
گاهي فكر ميكنيم زندگي چقدر سخت است؛ شايد هم تلخ؛ گويي همه چيز تكراري است و روح ندارد؛ همة اينها از آنجا سرچشمه ميگيرد كه منشها و روشهاي صحيح براي بودن در كنار هم و همراه هم بودن را نميدانيم؛ يا نياموختهايم يا اگر آموختهايم؛ نميدانيم چگونه بايد اجرايش كرد. اما اين روشها و منشها مهماند؛ حتي اگر جزئي و پيش پا افتاده باشد.
داشتن يك زندگي ايدهآل، با نشاط و خوب، رعايت يك سري اصول و قواعد صحيح زندگي را ميطلبد. خواندن و عمل كردن به سلسله مباحث گامهاي زندگي مشترك، ما را تا حدودي به آن مرتبه از آرامش و سكون واقعي ميرساند.
گام بيستم: سرزنش ممنوع
به جز معصومين:، باقي انسانها کم يا زياد داراي نقصهايي هستند که بايد در مسير زندگي آنها را برطرف کنند. زندگي مشترک، يکي از بهترين موقعيتها براي برطرف کردن اين عيبهاست.
يکي از عواملي که باعث ميشود عيبها و نقصها معضل زندگي شده و آن را به تلخي بکشاند، اخلاق زشت سرزنش است. سرزنش يا به عبارت خودمانيتر سرکوفت زدن، نه تنها مشکلي را حل نميکند؛ بلکه موجب تشديد مشکلات پيشين يا ايجاد مشکلات جديد ميشود.
سرکوفت به اندازهاي زشت است که حتي نسبت به کسي که گناهي را مرتکب شده، روا دانسته نشده است.
آثار سرزنش
الف) ارتکاب همان مورد سرزنش
در گذشته گفتهايم و باز هم تکرار ميکنيم که اعمال ما غير از نتايج اخروي، در اين دنيا نيز اثراتي دارند که رهايي از آنها آسان نيست. يکي از اثرات وضعي صفت زشت سرزنش آن است که انسان در همين دنيا به آنچه ديگري را به جهت آن سرزنش کرده است، مبتلا ميشود.
براي مثال کسي که همسرش را به جهت بدرفتاري مادرش سرزنش ميکند، ممکن است مادر خود او نيز رفتاري انجام دهد که ديگران او را به جهت آن، سرزنش کنند. کسي که همسرش را به جهت نفهميدن مطلبي سرزنش ميکند، ممکن است که خود او را به جهت همين مسأله سرزنش کنند. کسي که همسرش را به جهت رفتار زشت گذشتهاش سرزنش ميکند، ممکن است خود او به همين رفتار مبتلا شده و به همين دليل هم مورد سرزنش قرار بگيرد.
ب) ماية سرزنش خدا در دنيا و آخرت
سرزنش مردم شايد قابل تحمل باشد، اما سرزنش خدا تحمل پذير نيست. کسي که ديگران را سرزنش ميکند، به سرزنش خداوند در دنيا و آخرت مبتلا ميشود. مفهوم سرزنش انسان از سوي خدا در آخرت که معلوم است، اما در دنيا شايد به اين معنا باشد که مردم عيوب او را ميفهمند و زمينهاي فراهم ميشود که ديگران او را سرزنش کنند.
ج) فروزان شدن آتش لجاجت
يادمان باشد که يکي از اصليترين عوامل توقف يا پسرفت زندگي، تحريک حس لجاجت در يکي از دو طرف يا هر دو ميباشد. ما بايد از هر عاملي که موجب لجاجت ميشود، پرهيز کنيم. يکي از عوامل ايجاد روحية لجاجت در همسر، همين سرزنش است. وقتي آتش لجاجت شعلهور شد، مديريت رفتار و گفتار از دست فکر و انديشه بيرون خواهد رفت. در اين زمان ديگر انتظار شنيدن حرفهاي آن چناني و رفتارهاي عجيب دور از واقع نخواهد بود؛ زيرا انسان لجوج بدون تفکر و تدبير سخن ميگويد و رفتار ميکند.
د) بيباک شدن براي ادامة اشتباه
با توجه به اينکه لجاجت ميوة سرزنش است، وقتي سرزنش تکرار و لجاجت در طرف مقابل تبديل به يک عادت شد؛ راه براي بيباک شدن او هموار شده و اشتباه خود را با جسارت بيشتري ادامه خواهد داد. در اين هنگام است که ديگر فعاليتهاي اصلاحي هم نتيجه نخواهد داد.
ﻫ ) بي اثر شدن سرزنش
اگر تذکر شکل دوستانه داشته باشد، ميتواند از تکرار اشتباهات همسر جلوگيري کند؛ اما وقتي شکل سرزنش به خود گرفت و از اندازه گذشت، موجب عادي شدن و بياثر شدن آن ميشود.
و) شعله ور شدن آتش کينه و دشمني
سرزنش زياد، موجب بدبيني همسر نسبت به ما ميشود. از آنجا که سرزنش خرد کنندة شخصيت طرف مقابل ميباشد، او در خيال خود چنين ميپندارد که اگر همسرم مرا دوست داشت، اين قدر مرا سرزنش نميکرد. همين خيالها آرام آرام نور محبت را در ميان زن و شوهر کم سو کرده و آتش کينه و دشمني را شعلهور ميکند. اين آتش کينه و دشمني، محصول سرکوفت و ميوة تلخ لجاجت است که از آثار سرزنش بود.
ز) ايجاد ترديد
گاهي سرزنشهاي پشت سر هم در ذهن همسرمان سؤالاتي را به وجود ميآورد؛ مثل اينکه آيا واقعاً همسرم مرا دوست دارد؟ اگر دوست دارد، چرا اين قدر مرا سرزنش ميکند؟ آيا اينسرزنشها بهانه است يا...؟ نکند با اين سرزنشها بنا دارد مرا تحقير يا عقدههاي خود را خالي کند؟ معلوم هم نيست، شايد از ازدواج خود پشيمان شده و اين گونه ابراز ميکند و ... . همة اين سؤالات زمينه ساز ايجاد ترديد در زندگي ميشود. وقتي هم که همسر در اصل زندگي خود دچار ترديد شد، به اين راحتي نميتواند دل به آن ببندد. دل بسته نبودن به زندگي هم ضريب تحمل را پايين آورده و دامنة اختلافات را وسيعتر ميکند.
بهترين عتاب ترک عتاب
بهترين عتاب و سرزنش، ترک عتاب و برخورد خوب است. اگر ميخواهيد همسرتان به جهت برخورد بدش تنبيه شود، با او خوب برخورد کنيد تا زشتي رفتار خود را متوجه شود.
بدترين سرزنش
يکي از بدترين سرزنشها، سرزنش به جهت امري است که بود و نبودش در دست خود شخص نيست. ممکن است همسر ما، خود يا خانوادهاش نقصهايي داشته باشند که در به وجود آمدن آن تقصيري نداشتهاند؛ براي مثال قيافة همسر، فقر او يا خانوادهاش، سواد کم پدر يا مادرش و... . سرزنش به جهت اين عيبها، حاكي از عدم وجود انصاف در ماست.
منت، نوعي سرزنش
منت هم نوعي سرزنش است. سرزنشي که تا به حال از آن سخن گفتيم، سرکوفت زدن به جهت عيبها يا اشتباهات همسر انجام ميشد. منت، سرکوفت زدن به جهت لطفي است که ما در حق او انجام دادهايم. به رخ کشيدن کارهايي که انسان براي ديگري انجام داده است، علاوه بر آنکه اثر معنوي آن کار را از بين ميبرد، موجب ميشود که کارهاي خوب، نه تنها اثر خوب خود را از دست داده و فاسد شود؛ بلكه سبب ميشود که کارهاي خوب منت گذارنده، ديگر براي همسرش لذتبخش نباشد.
ادامه دارد...
محسن عباسي ولدي
سرزنش ممنوع
اشاره
گاهي فكر ميكنيم زندگي چقدر سخت است؛ شايد هم تلخ؛ گويي همه چيز تكراري است و روح ندارد؛ همة اينها از آنجا سرچشمه ميگيرد كه منشها و روشهاي صحيح براي بودن در كنار هم و همراه هم بودن را نميدانيم؛ يا نياموختهايم يا اگر آموختهايم؛ نميدانيم چگونه بايد اجرايش كرد. اما اين روشها و منشها مهماند؛ حتي اگر جزئي و پيش پا افتاده باشد.
داشتن يك زندگي ايدهآل، با نشاط و خوب، رعايت يك سري اصول و قواعد صحيح زندگي را ميطلبد. خواندن و عمل كردن به سلسله مباحث گامهاي زندگي مشترك، ما را تا حدودي به آن مرتبه از آرامش و سكون واقعي ميرساند.
گام بيستم: سرزنش ممنوع
به جز معصومين:، باقي انسانها کم يا زياد داراي نقصهايي هستند که بايد در مسير زندگي آنها را برطرف کنند. زندگي مشترک، يکي از بهترين موقعيتها براي برطرف کردن اين عيبهاست.
يکي از عواملي که باعث ميشود عيبها و نقصها معضل زندگي شده و آن را به تلخي بکشاند، اخلاق زشت سرزنش است. سرزنش يا به عبارت خودمانيتر سرکوفت زدن، نه تنها مشکلي را حل نميکند؛ بلکه موجب تشديد مشکلات پيشين يا ايجاد مشکلات جديد ميشود.
سرکوفت به اندازهاي زشت است که حتي نسبت به کسي که گناهي را مرتکب شده، روا دانسته نشده است.
آثار سرزنش
الف) ارتکاب همان مورد سرزنش
در گذشته گفتهايم و باز هم تکرار ميکنيم که اعمال ما غير از نتايج اخروي، در اين دنيا نيز اثراتي دارند که رهايي از آنها آسان نيست. يکي از اثرات وضعي صفت زشت سرزنش آن است که انسان در همين دنيا به آنچه ديگري را به جهت آن سرزنش کرده است، مبتلا ميشود.
براي مثال کسي که همسرش را به جهت بدرفتاري مادرش سرزنش ميکند، ممکن است مادر خود او نيز رفتاري انجام دهد که ديگران او را به جهت آن، سرزنش کنند. کسي که همسرش را به جهت نفهميدن مطلبي سرزنش ميکند، ممکن است که خود او را به جهت همين مسأله سرزنش کنند. کسي که همسرش را به جهت رفتار زشت گذشتهاش سرزنش ميکند، ممکن است خود او به همين رفتار مبتلا شده و به همين دليل هم مورد سرزنش قرار بگيرد.
ب) ماية سرزنش خدا در دنيا و آخرت
سرزنش مردم شايد قابل تحمل باشد، اما سرزنش خدا تحمل پذير نيست. کسي که ديگران را سرزنش ميکند، به سرزنش خداوند در دنيا و آخرت مبتلا ميشود. مفهوم سرزنش انسان از سوي خدا در آخرت که معلوم است، اما در دنيا شايد به اين معنا باشد که مردم عيوب او را ميفهمند و زمينهاي فراهم ميشود که ديگران او را سرزنش کنند.
ج) فروزان شدن آتش لجاجت
يادمان باشد که يکي از اصليترين عوامل توقف يا پسرفت زندگي، تحريک حس لجاجت در يکي از دو طرف يا هر دو ميباشد. ما بايد از هر عاملي که موجب لجاجت ميشود، پرهيز کنيم. يکي از عوامل ايجاد روحية لجاجت در همسر، همين سرزنش است. وقتي آتش لجاجت شعلهور شد، مديريت رفتار و گفتار از دست فکر و انديشه بيرون خواهد رفت. در اين زمان ديگر انتظار شنيدن حرفهاي آن چناني و رفتارهاي عجيب دور از واقع نخواهد بود؛ زيرا انسان لجوج بدون تفکر و تدبير سخن ميگويد و رفتار ميکند.
د) بيباک شدن براي ادامة اشتباه
با توجه به اينکه لجاجت ميوة سرزنش است، وقتي سرزنش تکرار و لجاجت در طرف مقابل تبديل به يک عادت شد؛ راه براي بيباک شدن او هموار شده و اشتباه خود را با جسارت بيشتري ادامه خواهد داد. در اين هنگام است که ديگر فعاليتهاي اصلاحي هم نتيجه نخواهد داد.
ﻫ ) بي اثر شدن سرزنش
اگر تذکر شکل دوستانه داشته باشد، ميتواند از تکرار اشتباهات همسر جلوگيري کند؛ اما وقتي شکل سرزنش به خود گرفت و از اندازه گذشت، موجب عادي شدن و بياثر شدن آن ميشود.
و) شعله ور شدن آتش کينه و دشمني
سرزنش زياد، موجب بدبيني همسر نسبت به ما ميشود. از آنجا که سرزنش خرد کنندة شخصيت طرف مقابل ميباشد، او در خيال خود چنين ميپندارد که اگر همسرم مرا دوست داشت، اين قدر مرا سرزنش نميکرد. همين خيالها آرام آرام نور محبت را در ميان زن و شوهر کم سو کرده و آتش کينه و دشمني را شعلهور ميکند. اين آتش کينه و دشمني، محصول سرکوفت و ميوة تلخ لجاجت است که از آثار سرزنش بود.
ز) ايجاد ترديد
گاهي سرزنشهاي پشت سر هم در ذهن همسرمان سؤالاتي را به وجود ميآورد؛ مثل اينکه آيا واقعاً همسرم مرا دوست دارد؟ اگر دوست دارد، چرا اين قدر مرا سرزنش ميکند؟ آيا اينسرزنشها بهانه است يا...؟ نکند با اين سرزنشها بنا دارد مرا تحقير يا عقدههاي خود را خالي کند؟ معلوم هم نيست، شايد از ازدواج خود پشيمان شده و اين گونه ابراز ميکند و ... . همة اين سؤالات زمينه ساز ايجاد ترديد در زندگي ميشود. وقتي هم که همسر در اصل زندگي خود دچار ترديد شد، به اين راحتي نميتواند دل به آن ببندد. دل بسته نبودن به زندگي هم ضريب تحمل را پايين آورده و دامنة اختلافات را وسيعتر ميکند.
بهترين عتاب ترک عتاب
بهترين عتاب و سرزنش، ترک عتاب و برخورد خوب است. اگر ميخواهيد همسرتان به جهت برخورد بدش تنبيه شود، با او خوب برخورد کنيد تا زشتي رفتار خود را متوجه شود.
بدترين سرزنش
يکي از بدترين سرزنشها، سرزنش به جهت امري است که بود و نبودش در دست خود شخص نيست. ممکن است همسر ما، خود يا خانوادهاش نقصهايي داشته باشند که در به وجود آمدن آن تقصيري نداشتهاند؛ براي مثال قيافة همسر، فقر او يا خانوادهاش، سواد کم پدر يا مادرش و... . سرزنش به جهت اين عيبها، حاكي از عدم وجود انصاف در ماست.
منت، نوعي سرزنش
منت هم نوعي سرزنش است. سرزنشي که تا به حال از آن سخن گفتيم، سرکوفت زدن به جهت عيبها يا اشتباهات همسر انجام ميشد. منت، سرکوفت زدن به جهت لطفي است که ما در حق او انجام دادهايم. به رخ کشيدن کارهايي که انسان براي ديگري انجام داده است، علاوه بر آنکه اثر معنوي آن کار را از بين ميبرد، موجب ميشود که کارهاي خوب، نه تنها اثر خوب خود را از دست داده و فاسد شود؛ بلكه سبب ميشود که کارهاي خوب منت گذارنده، ديگر براي همسرش لذتبخش نباشد.
ادامه دارد...
محسن عباسي ولدي